امروز یادم افتاد یه زمانی دلم میخواست برم قم بشم.البته بدون چادر و اینا.

این بچه هایی که ازشون میپرسی چکاره میخوای بشی میگن نمیدونم اصلا نمیفهمم .من تو هر سنی حداقل سه تا شغل در نظر داشتم.تازه من نمیدونستم یه سری شغلا هست که بهشون میگن میهندس و یه چیزی میسازن.همه شغلا رو تو حوزه پزشکی میدونستم و علوم تجربی.حتی یه زمانیم میخواستم فضا نورد بشم و برم به عنوان اولین ادم تو مریخ زندگی کنم.یا با این سفینه ها بی بازگشت پرتم کنن تو فضا.اون زمانا بازار اینجور فیلما داغ بود

البته بگم تو 5 سالگی هم قصد داشتم دختر فراری بشم.فکر میکردم یه جور شغله.تا م دعوام میشد ساک جاهاز مامانمو برمیداشتم پرلباس میکردم.اخه همیشه خواهر برادرم بهم میگفتن ما تو رو از پرورشگاه اوردیم.کلا این جز تفریحات مخصوص ما دهه شصتیا بود ولی من چون کوچیکه بودم رو خودم اجرا میشد.بعد به مامانم میگفتم اون میگفت نه تورو خدا گذاشت تو شکم من بعد تو شکمه منو باز کردی از اونجا اومدی.من میگفتم پس چرا روی شکمت جای زخم نیس؟.

بعد الان بچه های امروزی میگن نمیدونیم میخوایم چکاره بشیم.من حتی اپشن دختر فراری هم داشتم


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها